اعسار در نفقهفقهای شیعه و اهل سنت به استناد آیه ۲۸۰ بقره/۲ که دستور مهلت دادن به معسر تا حصول گشایشی در وضع اقتصادی او میدهد: «و اِن کانَ ذو عُسرَة فَنَظِرَةٌ اِلی مَیسَرَة» به وجوب مهلت دادن به معسر حکم کردهاند؛ خواه اعسار او با بیّنه ثابت شود یا با حکم حاکم. [۲]
المغنی، ج۴، ص۴۹۱.
فهرست مندرجات۱.۱ - وجوب مهلت و عدم ثبوت حق ۱.۲ - طلاق آنان توسط حاکم ۱.۳ - اشکال قرطبی ۲ - نظر فقهای شیعه ۲.۱ - ثبوت حق فسخ برای زوجه ۳ - ملاک در میزان نفقه ۳.۱ - توجه به اعسار و ایسار زوج ۳.۱.۱ - مستندات این قول ۳.۲ - توجه به شأن زوجه ۳.۲.۱ - مستندات این قول ۳.۳ - نظر اهلسنت در ملاک نفقه ۴ - ملاک در مهر المتعه ۴.۱ - نظر مشهور شیعه و سنی ۴.۱.۱ - مستند قول مشهور ۵ - پانویس ۶ - منبع ۱ - نظر فقهای اهل سنتبسیاری از فقهای اهلسنت به استناد آیه ۳۴ نساء/۴ : «اَلرِّجالُ قَوّامونَ عَلَی النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللّهُ بَعضَهُم عَلی بَعض وبِما اَنفَقوا مِن اَمولِهِم...» گفتهاند: اگر مردی از تأمین نفقه همسرش ناتوان شود با حصولِ اعسار، حق فسخ نکاح برای زوجه ثابت میشود، زیرا در این صورت قوّامیت او از میان میرود. ۱.۱ - وجوب مهلت و عدم ثبوت حقبا توجه به اینکه نفقه، نوعی دین به حساب میآید برخی با استدلال به آیه ۲۸۰ بقره/۲ ، که مهلت دادن به معسر را واجب شمرده، حق فسخ را نپذیرفتهاند. [۷]
تفسیر قرطبی، ج۵، ص۱۱۱.
[۸]
روح المعانی، مج۴، ج۵، ص۳۵.
۱.۲ - طلاق آنان توسط حاکمبرخی نیز با استناد به آیه ۳۲ نور/۲۴ : «اِن یَکونوا فُقَراءَ یُغنِهِمُ اللّهُ مِن فَضلِهِ» گفتهاند: حاکم اسلامی میتواند در صورت فقر زوج و عدم توانایی او بر دادن نفقه همسر، آنان را از یکدیگر جدا سازد. ۱.۳ - اشکال قرطبیولی قرطبی این قول را مردود دانسته و آیه شریفه «و اِن یَتَفَرَّقا یُغنِ اللّهُ کُلاًّ مِن سَعَتِهِ» را دلیل این موضوع دانسته است [۱۱]
تفسیر قرطبی، ج۱۲، ص۱۶۰.
، زیرا در این آیه، به زوجین وعده داده شده که در صورت جدایی، خداوند آنان را از فضل خود بینیاز خواهد ساخت. ۲ - نظر فقهای شیعهدر بین فقهای شیعه نیز اختلاف نظراتی در این مسأله میباشد. ۲.۱ - ثبوت حق فسخ برای زوجهبرخی فقهای شیعه نیز به وجود حق فسخ برای زوجه در صورت اعسار زوج قائل شده و از جمله به آیه ۲۲۹ بقره/۲ استناد کردهاند: «الطَّـلـقُ مَرَّتانِ فَاِمسَاکٌ بِمَعروف اَو تَسریحٌ بِاِحسـن» به گفته آنان، نگاه داشتن زوجه بدون پرداخت نفقه به او «امساک به معروف» به شمار نمیرود، ازاینرو در صورت فقدان حاکم، زوجه حق فسخ دارد، چنانکه به ادله دیگر از جمله احادیث هم استدلال کردهاند. ۳ - ملاک در میزان نفقههمچنین درباره این موضوع که برای تعیین میزان نفقه زوجه آیا اعسار و ایسار (توانگری) زوج معیار است یا وضع زوجه یا هر دو، در فقه اسلامی آرای گوناگونی ابراز شده است. ۳.۱ - توجه به اعسار و ایسار زوجقول اول ملاک در میزان نفقه را اعسار و ایسار (توانگری) زوج میداند. ۳.۱.۱ - مستندات این قولاز جمله مستندات قول نخست در فقه شیعه، آیه ۷ طلاق/۶۵ است که میفرماید: بر توانگر است که از دارایی خود هزینه کند و هر که روزی او تنگ باشد باید از آنچه خداوند به آنها داده خرج کند: «لِیُنفِق ذُو سَعَة مِن سَعَتِهِ و مَن قُدِرَ عَلَیهِ رِزقُهُ فَلیُنفِق مِمّا ءاتـهُ اللّهُ...» فقره بعدی آیه شریفه: «لا یُکَلِّفُ اللّهُ نَفسـًا اِلاّ ما ءاتـها» را هم مؤیّد این نظر دانستهاند. ۳.۲ - توجه به شأن زوجهمخالفان این نظر برآناند که زوج آنچه از نفقه را که میتواند باید (مطابق با شئون زوجه) بپردازد و بقیه آن دینی بر عهده او خواهد بود. ۳.۱.۱ - مستندات این قولازاینرو در ادامه آیه یاد شده آمده است: خداوند به زودی پس از سختیها آسانی قرار میدهد: «سَیَجعَلُ اللّهُ بَعدَ عُسر یُسرا» به نظر صاحب جواهر حتی میتوان گفت آیه درباره نفقه غیر زوجه است که با اعسار انفاق کننده ساقط میشود. ۳.۳ - نظر اهلسنت در ملاک نفقهبرخی از اهل سنت نیز با استناد به آیه ۲۳۳ بقره/۲ اعسار و ایسار زوج را معیار تعیین میزان نفقه زوجه شمردهاند. [۱۷]
زاد المسیر، ج۱، ص۲۷۲.
براساس آیه مزبور بر آنکس که فرزندی برای او متولد شده (پدر) لازم است خوراک و پوشاک مادران را بهگونهای شایسته بپردازد و هیچکس موظف به بیش از مقدار توانایی خود نیست: «... و عَلَی المَولودِ لَهُ رِزقُهُنَّ وکِسوَتُهُنَّ بِالمَعروفِ لاتُکَلَّفُ نَفسٌ اِلاّ وُسعَها...» ۴ - ملاک در مهر المتعهمشابه این اختلاف نظر درباره مهر المتعه (مهر مطلّقهای که با وی مباشرت نشده و مهری هم در عقد برای او معین نشده) [۱۸]
جامع الشتات، ج۳، ص۵۲۹.
هم وجود دارد.۴.۱ - نظر مشهور شیعه و سنینظر مشهور شیعه و اهل سنت آن است که اعسار و ایسار زوج، تعیین کننده میزان این مهر است. ۴.۱.۱ - مستند قول مشهوربه استناد آیه ۲۳۶ بقره/۲ باید آنان را (با هدیهای مناسب) بهرهمند ساخت، توانگر به اندازه تواناییش، و تنگدست نیز به اندازه توانش، هدیهای متعارف باید بدهد: «و مَتِّعوهُنَّ عَلَی الموسِعِ قَدَرُهُ و عَلَی المُقتِرِ قَدَرُهُ مَتـعـًا بِالمَعروفِ» برخی احادیث نیز این دیدگاه را تأیید میکنند. البته آرای دیگری نیز در این باره مطرح شده است. ۵ - پانویس
۶ - منبعدانشنامه موضوعی قرآن. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام ج۱، ص۶۰۴-۶۰۵. |